کد مطلب:50426 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:356

مولف نهج البلاغه











مولف نهج البلاغه ابوالحسن محمد بن حسین موسوی معروف به «سید رضی» و «شریف رضی» است. وی در سال 359 هجری، دیده به جهان گشود و در سال 406 هجری، دیده بر جهان فروبست. سید رضی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبی بس شریف داشت از سوی پدر با پنج واسطه به امام هفتم موسی بن جعفر (ع) و از سوی مادر با شش واسطه به امام چهارم حضرت علی بن الحسین (ع) می رسید.[1] از این رو بهاءالدوله دیلمی او را به «ذی الحسبین» و «شریف رضی» ملقب نمود.[2] .

سید رضی از اوان كودكی همراه برادرش سید مرتضی به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و هوش سرشار و استعداد كم نظیر خود را در عرصه های مختلف ظاهر ساخت بیش از ده سال از سن شریف رضی نگذشته بود كه به سرودن شعر پرداخت و چنان قریحه ای از خود نشان داد كه سابقه نداشت. هنوز بیستمین بهار زندگی را پشت سر نگذاشته بود كه در تمام معارف و علوم اسلامی سرآمد همگان گشت و در سرودن شعر به مقامی دست یافت كه هیچ كس بدان مرتبه راه نیافت.

سید رضی در عزت نفس و بلند نظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت كه با ابواسحاق صابی[3] غیر مسلمان رابطه ای صمیمی داشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود و چون او درگذشت، سید رضی در قصیده ای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت.[4] برخی از این مرثیه سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش كردند كه شخصی چون او، از دودمان پیامبر، كسی چون ابواسحاق صابی كافر را مرثیه می گوید و از فقدان او چنین می نالد! و سید رضی پاسخ داد كه من فضل و كمال او را ستوده ام، نه جسم و بدن او را.[5] .

ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری، درباره ی او چنین می نویسد:

«او اینك نابغه ی دوران و نجیب ترین بزرگان عراق و در عین شرافت نسب و افتخار

[صفحه 17]

حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و بهره ای وافر از تمام خوبیها و نیكوییهاست. از این گذشته او سرآمد شاعرانی است كه از دودمان ابوطالب برخاسته اند، چه گذشتگان و چه معاصران. و اگر بگویم او سرآمد شاعران قریش است، گزافه نگفته ام كه گواه صادق آن اشعار اوست كه این ادعا را می توان با مراجعه بدانها دریافت، اشعاری عالی و استوار، خالی از سستی و عوار، كه در عین روانی و سلاست، محكم است و با متانت، دارای معانی نغز و بلند و چونان میوه ی رسیده و با طراوت.»[6] .

سید رضی با وجود گرفتاریهای بسیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علی رغم مشاغل مهم و حساس و وقت گیری همچون نقابت طالبیان و امارت حج و نظارت دیوان مظالم،[7] در عمر چهل و هفت ساله ی خویش آثاری بس مهم برجای گذاشته است كه هر یك در نوع خود ممتاز و حائز اهمیتی بسیار است كه البته برخی از آنها به جای مانده و بسیاری از آنها از میان رفته است و جز نام و نشانی از آنها باقی نمانده است. در بین آثار شریف رضی نهج البلاغه مهمترین و برجسته ترین آنهاست كه هیچ كتابی پس از قرآن كریم به والایی و شیوایی و گرانمایگی و جاودانگی آن نمی رسد و سید رضی آن را در سال 400 هجری، شش سال پیش از وفاتش تالیف كرده است.


صفحه 17.








    1. ابومنصور عبدالملك بن محمد بن اسماعیل الثعالبی، یتیمه الدهر فی محاسن اهل العصر، شرح و تحقیق مفید محمد قمیحه، الطبعه الثانیه، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1403 ق. ج 3، ص 155، جمال الدین احمد بن علی الحسینی المعروف بابن عنبه، عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب، اشرف علی مراجعته و مقابله الاصول لجنه احیاء التراث، دار مكتبه الحیاه، بیروت، ص 236.
    2. ن. ك: ابوبكر احمد بن علی الخطیب البغدادی، تاریخ بغداد او مدینه السلام، دار الكتب العلمیه، ج 2، ص 246، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی ابن الجوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوك، دراسه و تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفی عبدالقادر عطا، راجعه و صححه نعیم زرزور، الطبعه الاولی، دارالكتب العلمیه، بیروت، 1412 ق. ج 15، ص 115، ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن كثیر الدمشقی، البدایه و النهایه، تحقیق علی شیری، الطبعه الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 12، ص 4، محمد باقر الخوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، الطبعه الاولی، الدار الاسلامیه، بیروت ، 1411 ق. ج 6، ص 178، كارل بروكلمان، تاریخ الادب العربی، نقله الی العربیه عبدالحلیم النجار، الطبعه الثانیه، افست دارالكتاب الاسلامی، قم، ج 2، ص 62.
    3. ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانی از ادیبان و كاتبان برجسته ی قرن پنجم هجری بوده است. وی در نویسندگی و انشا مقامی بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آورده اند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیی) بود و بر آئین خود تعصب می ورزید. ر. ك: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149، یتیمه الدهر، ج 2، صص 368 -287، شهاب الدین ابوعبدالله یاقوت الحموی، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، صص 94 -20، شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان و فیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 54 -52، عباس بن محمدرضا القمی، الكنی و الالقاب، المطبعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 368 -366، زكی مبارك، النثر الفنی فی القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 295 -290.
    4. ن. ك: ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوی (الشریف الرضی)، دیوان الشریف الرضی، الطبعه الاولی، وزاره الارشاد الاسلامی 1406 ق. ج 1، صص 385 -381.
    5. الكنی و الالقاب، ج 2، ص 368.
    6. یتمیه الدهر، ج 3، ص 155.
    7. ن. ك: یتیمه الدهر، ج 3، ص 155، عمده الطالب، ص 237.